وقت سحر
پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر
آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود
از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده
از جام تجلی صفاتم دادند
چه
مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب
قدر که این تازه براتم دادند
بعد از
این روی من و آینه وصف جمال
که در
آن جا خبر از جلوه ذاتم دادند
من اگر
کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق
بودم و اینها به زکاتم دادند
هاتف
آن روز به من مژده این دولت داد
که
بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
این
همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر
صبریست کز آن شاخ نباتم دادند
همت
حافظ و انفاس سحرخیزان بود
که ز
بند غم ایام نجاتم دادند
۹۳/۰۴/۲۶